زمانی که سرنوشت خرمشهر برای فرماندهان مبهم شد
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۶۶۱۶۶
عراقیها دفاع بسیار شدیدی میکردند و آتش سنگینی میریختند، بمبارانهای هوایی مکرر میکردند، بمبهای خوشهای ضدنفر میریختند. تقریباً هر شب تا صبح با شلیک منورها، دشت را روشن نگه میداشتند و تلاش میکردند این سرزمین را حفظ کنند.
به گزارش ایران اکونومیست، محمدباقری؛ مسئول وقت اطلاعات قرارگاه فتح و فرمانده فعلی ستاد کل نیروهای مسلح در جلد چهارم کتاب «پرسشهای اساسی جنگ» به عملیات بیتالمقدس و ادامه عملیات بعد از مرحله دوم اشاره میکند و دراینباره، توضیح داده است: «من خودم تقریباً مطمئن بودم که در مرحله اول و دوم (عملیات بیتالمقدس) مشکل چندانی نخواهیم داشت، ولی اینکه بعد از مرحله دوم چهکار خواهیم کرد و چه اتفاقاتی خواهد افتاد، برای خود من خیلی مبهم بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یک هفته از عملیات بیتالمقدس گذشته بود و ما هنوز آنجا درگیر بودیم. برای من روشن نبود که لشکرهای ۵ و ۶ (عراق) چه وضعیتی پیدا خواهند کرد، ما چه خواهیم کرد و آنها چه خواهند کرد. یا قرارگاه نصر که به مشکل برخورد، من هیچ افق روشنی نداشتم که تصرف خرمشهر امکانپذیر است یا نه. تا اینجا رفته بودیم، اما نمیدانستیم در ادامه چه پیش خواهد آمد.
پس از عقبنشینی لشکرهای ۵ و ۶ و رفتن آنها پشت مرز، ما مطمئن بودیم که از مرز نمیتوانیم مستقیم به سمت اروند برویم، بلکه باید به سمت جنوب برویم تا پشت واحدهای لشکر ۵ و ۶ قدری ناامن شود؛ اما اینکه لشکرهای ۵ و ۶ به این راحتی عقبنشینی کنند، دور از انتظار بود، ولی این اتفاق افتاد.
در مرحله آخر عملیات که دشمن در خرمشهر و شمال خرمشهر متمرکز بود، در مرحله سوم و چهارم، جنگهای بسیار سختی اتفاق افتاد که از سختترین مراحل جنگ بود. عراقیها دفاع بسیار شدیدی میکردند و آتش سنگینی میریختند، بمبارانهای هوایی مکرر میکردند، بمبهای خوشهای ضدنفر میریختند. تقریباً هر شب تا صبح با شلیک منورها، دشت را روشن نگه میداشتند و تلاش میکردند این سرزمین را حفظ کنند.
در هر مرحله خودشان را تقویت کردند تا جاده شلمچه به خرمشهر را باز نگهدارند و به سمت شمال دفاع کنند، اما تلاش رزمندگان بهگونهای بود که درنهایت، مجبور شدند شکست را بپذیرند. دو مرحله جنگ سخت روی جاده آسفالت روی داد که بیشتر در سمت قرارگاه نصر بود و عمدتاً تیپ حضرت رسول (ص) درگیر شد. این درگیریها به این دلیل بود که عراقیها فکر میکردند در مرحله اول میتوانند این خط را حفظ کنند.
در مرحله بعد جنگ سختی برای شکستن خط عراق در شمال خرمشهر داشتیم. در آنجا قرارگاه نصر و قرارگاه فتح، جنگ سنگینی کردند تا خط را بشکنند. مرتضی قربانی نمیدانم به چه دلیلی نمیدانم درست میگویم یا نه از احمد و حسین جدا شد و برای بستن مسیر شلمچه رفت. خود او تعریف میکرد؛ در آن قسمت که به جاده پل نو به شلمچه میرسید، برای اینکه بتواند به اروند برسد، جنگ بسیار سختی کرد و چند بار عقب زده شد.
در مرحلهای که گفتم خط را شکستیم و تا اروندرود رفتیم، جنگ چندان سختی درنگرفت و بعد از اینکه آن خط شکست، عراقیها خودشان را باختند و به سمت شمال خط دفاعی هم نبودند. البته زمین بهشدت آلوده بود و موانع ضد هلی برن هلیکوپتر و عوارض گوناگون کاشته شده بود.
عراقیها از داخل خانههای چهار، پنج طبقه پیشساخته که کنار جاده آسفالت بود، تیراندازی میکردند. آنجا آهنقراضه و واگنهای شکسته زیادی مال راهآهن بود که پاکسازی آنها در تاریکی شب بسیار سخت بود؛ اما همانطور که گفتم، جنگ سختی در نگرفت و نیروهای تیپ امام حسین (ع) توانستند به اروند برسند؛ مثلاً در منطقه گمرک عراقیها کاملاً ازهمپاشیده و در حال فرار بودند.
در مرحله آخر، چرخش به سمت شرق بود و نیروهای تیپ نجف و تیپ امام حسین وارد خرمشهر شدند. آنجا هم موانع زیاد بود؛ مین بود، سیمخاردار بود، بههمریختگی و جنگ شهری بود، اما عراقیها جنگ سختی انجام ندادند. چون روحیهشان را کاملاً باخته بودند و در محاصره قرار داشتند.
عدهای از آنان به رودخانه زدند، ولی بعضیها جرئت نکردند این کار را انجام دهند. آنهایی که به رودخانه زدند، خیلی نتوانستند عبور کنند و کار به صبح کشید. پاکسازی خرمشهر هم تقریباً در روز انجام شد.
منبع:
درودیان، محمد، مسائل اساسی جنگ (جلد چهارم)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۴۰۱، صفحات ۵۶۳، ۵۶۴، ۵۶۵
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: دفاع مقدس
منبع: ایران اکونومیست
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۶۶۱۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازسازی چهره زن عراقی از ۷۵۰۰۰ سال پیش / عکس
به گزارش خبرآنلاین و به نقل از ایسنا، این زن که به نام شاندر زی (Shanidar Z) معروف است، سال ۲۰۱۸ در غار شاندر، کردستان عراق (۸۰۰ کیلومتری شمال بغداد) پیدا شد. این زن از گونه نئاندرتال است، نزدیکترین خویشاوند انسانتبار انسانهای امروزی که حدود ۴۰ هزار سال پیش و پس از هزاران سال همزیستی با هوموسپینس (انسان خردمند) منقرض شد.
دانشمندانی که بقایای این اسکلت را مطالعه میکنند، بهزحمت ۲۰۰ قطعه استخوان جمجمه او را کنار هم قرار دادند. آنها از خطوط صورت و جمجمه این زن برای بازسازی چهرهاش استفاده کردند تا بفهمند او چه شکلی بوده است.
شرح عکس: اما پومروی در کنار جمجمه «شاندر زی»
دکتر اما پومروی (Emma Pomeroy)، دیرینهانسانشناس و دانشیار دپارتمان باستانشناسی دانشگاه کمبریج که اسکلت را از زیر خاک بیرون آورده است، میگوید: «جمجمههای نئاندرتالها با برجستگیهای قابلتوجه و بدون چانه متفاوت از جمجمههای گونه خودمان به نظر میرسند. بازسازی صورت شاندر زی نشان میدهد که این تفاوتها ممکن است در زندگی واقعی آنها آنقدر فاحش نبوده باشد. او درواقع نسبت به اندازهاش، چهره بزرگی دارد. او برآمدگیهای ابروی بزرگی دارد که معمولاً ما آنها را نمیبینیم».
نئاندرتالها حدود ۳۰۰ هزار سال در سراسر اروپا، خاورمیانه و کوههای آسیای مرکزی زندگی کردند و حدود ۳۰هزار سال با انسانهای امروزی همپوشانی داشتند. تجزیهوتحلیل دیانای انسانهای امروزی نشان داده است که در آن روزگار، نئاندرتالها و هوموسپینسها با یکدیگر همزیستی داشتهاند و وجود ردپای ژنتیکی نئاندرتالها در انسانهای امروزی، نشانی از وجود روابط خانوادگی بین این دو گونه است.
تحلیل جدید
شرح عکس: چهره بازسازی شده «شاندر زی»
هنگامیکه پومرو برای اولین بار این اسکلت را با حفاری خارج کرد، جنسیت آن بلافاصله مشخص نشد زیرا فقط نیمه بالایی بدن حفظ شده بود و خبری از استخوانهای لگن نبود. گروهی که در ابتدا بقایای آنها را موردمطالعه قرار دادند، روی روش نسبتاً جدیدی تکیه کردند که شامل تعیین توالی پروتئینهای داخل مینای دندان برای تعیین جنسیت شاندر زی بود.
محققان دانشگاههای کمبریج و لیورپول، طول و قطر استخوانهای بازوی «شاندر زی» را با دادههای مربوط به انسانهای امروزی مقایسه کردند و قد این نمونه را حدود ۵ فوت (۱٫۵ متر) تخمین زدند. تجزیهوتحلیل ساییدگی دندانها و استخوانها نشان داد که او در زمان مرگ در اواسط چهلسالگی زندگی خود بوده است.
پومروی میگوید: «این تخمین معقولی است، اما ما نمیتوانیم ۱۰۰ درصد مطمئن باشیم که او مسنتر نبودهاند. آنچه میتوانیم بگوییم این است که «شاندر زی» عمر نسبتاً طولانی داشته است. برای آن جامعه، آنها احتمالاً از نظر دانش و تجربه زندگی بسیار مهم بودند».
غاری که «شاندر زی» در آن دفن شده بود، در میان باستانشناسان و دیرینهشناسان مشهور است زیرا ۱۰ نئاندرتالی که طی گمانهزنیهای سال ۱۹۶۰ در آنجا کشف شد، محققان را به این باور رساند که نئاندرتالها بارها به غار شاندر بازگشتهاند تا مردگان خود را دفن کنند و حتی ممکن است که نئاندرتالها، مردگان خود را با «گُل» دفن کرده باشند و این اولین چالش در برابر دیدگاه رایجی بود که انسانهای باستانی را نادان و بیرحم میدانست. بااینحال، تحقیقات بعدی توسط گروه پومرو، نظریه تدفین با گُل را موردتردید قرار داده است.
در عوض، آنها گمان میکنند که گرده کشفشده در میان گورها ممکن است از طریق زنبورهای گردهافشان وارد گور شده باشد. بااینحال، در طول سالها دانشمندان شواهد فزایندهای از هوش و پیچیدگی نئاندرتالها، ازجمله هنر و ابزار پیدا کردهاند.
شاید نئاندرتالها مردگان خود را با دستههای گل تجلیل نمیکردند، اما تحقیقات نشان میدهد که ساکنان غار شاندر احتمالاً گونهای همدل بودند. بهعنوانمثال، یک نئاندرتال مرد که در آنجا دفن شده بود، ناشنوا بود و با ضربهای به بازو و سرش فلج شده بود که احتمالاً او را تا حدی نابینا میکرد، اما او مدت زیادی زنده بود، بنابراین طبق تحقیقات باید از او مراقبت میشد.
پومروی میگوید که شاندر زی اولین نئاندرتالی است که در بیش از ۵۰ سال گذشته در این غار پیدا شده است، اما این مکان هنوز هم میتواند بستری برای اکتشافات بیشتر باشد.
بازسازی جمجمه
پومروی بازسازی جمجمه شاندر زی را که نسبتاً بلافاصله پس از مرگ له شده بود، بهعنوان یک «پازل سهبعدی با حساسیت بالا» توصیف کرد.
استخوانهای فسیلشده در بلوکهای کوچکی از رسوبات غار برداشته شده و در فویل پیچیده شدند و محققان آنها را برای تجزیهوتحلیل به دانشگاه کمبریج فرستادند.
در آزمایشگاه کمبریج، محققان از هر بلوک میکرو سیتیاسکن گرفتند و از اسکنها برای هدایت استخراج قطعات استخوانی استفاده کردند. دکتر لوسیا لوپز پولین (Lucía López-Polín)، همکار پومروی، محافظ باستانشناسی از موسسه کاتالان برای دیرینه اکولوژی انسانی و تکامل اجتماعی در اسپانیا، بیش از ۲۰۰ تکه جمجمه را با چشم کنار هم قرار داد تا آن را به شکل اولیه خود بازگرداند.
این گروه جمجمه بازسازیشده را اسکن و پرینت سهبعدی کردند که پایه و اساس سر بازسازیشدهای را شکل داد که توسط دیرینه هنرمندان دوقلوی دانمارکی، آدری و آلفونس کنیس (Adrie and Alfons Kennis)، لایههایی از ماهیچه و پوست روی آن قرار بگیرد.
۵۴۵۴
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902145 ذوالفقار دانشی